6ماه گذشت
واکسن شش ماهگی سما خانوم دیروز با بابای رفتیم واکسن خانومی بزنیم از اونجای که من خیلی میترسیدم بابای هم باهامون اومد که اگه تو گریه کردی بغلت کنه الهی مامان فدات بشه که خیلی درد کشید واکسن اولی که زد تو پات خیلی گریه کردی دومی که میخواست بزنه نمیزاشتی نگاه مامان میکردی گریه میکردی الهی بمیرم پاتو به زور صاف نگه داشتم تا برات زد اما دیگه راحت شدی تا پایان یک سالگی واکسن نداری اما هنوز تب داری خیلی گریه میکنی اون دوتا واکسن قبلی اصلا اذیت نکردی زودم خوب شدی ولی این نه واقعا قولللللل شش ماهگی بود واکسن بدبدبد پای دخملمو اوف کرد ...
نویسنده :
مامان فرزانه
12:39