6ماه گذشت
واکسن شش ماهگی سما خانوم
دیروز با بابای رفتیم واکسن خانومی بزنیم از اونجای که
من خیلی میترسیدم بابای هم باهامون اومد که اگه تو
گریه کردی بغلت کنه الهی مامان فدات بشه که خیلی
درد کشید واکسن اولی که زد تو پات خیلی گریه کردی
دومی که میخواست بزنه نمیزاشتی نگاه مامان میکردی
گریه میکردی الهی بمیرم پاتو به زور صاف نگه داشتم
تا برات زد اما دیگه راحت شدی تا پایان یک سالگی واکسن نداری
اما هنوز تب داری خیلی گریه میکنی اون دوتا واکسن قبلی
اصلا اذیت نکردی زودم خوب شدی ولی این نه واقعا قولللللل شش ماهگی بود واکسن بدبدبد
پای دخملمو اوف کرد
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی