سماخانوم
ســـــــــــــــلام دخمل مامان فدات بشم عسلم
مامان فقط اومده از شیطونیات بنویسه گلم از عکس خبری نیست
سما خانوم ما :
بقدری فوضول شده که خدا میدونه وقتی میزارمت زمین از همه جا سر در میاری
دستتو میزاری زیرسینتو میری جلو تندتند عاشق کنترل تلوزیون شدی هرجا باشی خودتو میرسونی که
بکنی تو دهنت وموقعی که سفره بهن میشه وایییییییی سماخانومه شکمو مگه میزاره مامان غذا بخوره
میخوای ازهمه غذاها بخوری منم که کم طاقت میزارم دهنت شما اگه خوشت بیاد هی میگی هو هو هو
که یعنی دوباره بهت بدم اگه خوشت نیاد اون قیافه خوشگلتو طوری جمع میکنی که میخوام بخورمــــــــت
الهی من فدات بشم عسلم .
خب سمای مامان موز میخوره ،بیسکویت مادر میخوره، سیب میخوره ،سوپ میخوره
ویادم رفت بگم عاشق بستنی هستی یه بستنی کامل میخوری نوش جان مادرررررر
دیگه چی آهان وقتی دستامو دراز میکنم سمتت میگم بیا مامان خودتو میندازی تو بغلم
برا بابای که نگو یه ذوقی میکنی فداتتتتتت بسه مامان بره که بیدار شدی الان که گریه کنی