بدون عنوان
دخملی برگشته روسینه داره بابایشو نگاه میکنه ای شیطون ...
نویسنده :
مامان فرزانه
21:49
بدون عنوان
بدون عنوان
بدون عنوان
بدون عنوان
کارهای که دخملی میکنه
سلام دخملی ببخشید مامانی انقدر دیر اومدم برات بنویسم مامانی خودت نمیزاری تامن میشینم خانومی اذیتاش شروع میشه عزیزم وقتی رفته چهارماه خیلی کارای بامزه انجام میدادی منو بابای هم کلی کیف میکردیم پستونک خوردن عسلی وقتی نوزاد بودی خیلی سعی کردم که بهت پستونک بدم ولی اصلا نمیخوردی تا میزاشتم دهنت یا حالت بهم میخورد یا با زبونت پرتش میکردی بیرون تا یه شب که چهارماه و یک روزت بود دیدم دست میخوری پستونک گذاشتم دهنت توام خوردی بدجورم میخوردی گرفتن اسباب بازی تو دستات کوچولوی مامان قربونت بشم چهار ماه پنج روزت بود که داشتم باهات بازی میکردم جغجغه دادم دستت خودت سفت گرفتی تو دستت قربون دست...
نویسنده :
مامان فرزانه
20:07
تفریح سه نفری
سمای مامان امروز برای اولین بار منوتو بابای سه تای رفتیم بیرون رفتیم نمایشگاه بازی های رایانهای تو برج میلاد تا رسیدیم بیدار شدی همه جا نگاه میکردی عزیزم تو مسیر رفت و برگشت همش میخوابیدی اصلا اذیت نکردی مامانو جیگرطلا ...
نویسنده :
مامان فرزانه
23:30
موفقیعت سما کوچولو
امروز برای اولین بار کامل برگشتی روشکمت سرتو بالا گرفتی دستمو گذاشتم کف پات یه کم به سختی رفتی جلو اگه همینطور پیش بری به زودی سینه خیز میری مامانی دخترم خانوم شده ناز داره مامان ...
نویسنده :
مامان فرزانه
0:27