سماسما، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 10 روز سن داره

سما عسل مامان و بابا

بدون عنوان

وای روسری بهم میاد خوشگل شدم   بچه فوضولو چکارش میکنن اینطوری آویزونش میکنن ههههههه مامانو اذیت نکنیا فدات بشه مامان که انقدر نمکی خواستنی من ...
13 شهريور 1390

بـــــــــای بـــــــــــای هفت ماهگی

سلام دختر مامان ببخشید انقدر دیر اومدم روزهای شیرین تر از عسل و برات ثبت کنم خبببببب سما جون مامان دومین مرواریدشم در ٢٨/٥/٩٠ مرداد، در اومدو دیگه شده خرگوش کوچولوی مامانو باباش وای وای وای یه شیطون بلای شدی که خدا میدونه از دیوار صاف میری بالا  آرومو قرار نداری که فوضول خانوم سر از همه جا در میاری آشپز خونه ،اتاق خواب ،معذرت میخوام بی ادبیه دستشوی همه جا تازهـــــــــــــه عاشقه بیرون رفتنی پشت سر هرکی از در بره بیرون گریه میکنه قربونت بشم خلاصه، یاد گرفتی بلندشی بیایستی دستتو میزاری تو روروک بلند میشی هیم میخوری زمینو قش میکنی از گریه از کارو زندگی انداختیمون باید بشینیمو مواظب فسقلی باشیم. ...
13 شهريور 1390

اولین مروارید

خــــــــــــدایا شکر از این فرشته ای که به ما دادی تـــــــوجه                         تـــــــــوجه در این تاریخ ١٧/٥/٩٠ شش ماه بیست یک روزگی سما گلی اولین مرواریدشششش زد بیرون منظورم دندونه یه روز صبح داشتم بهت شیر میدادم وقتی شیرت تموم شد تو دهنت نگاه کردم دیدم ااااااا یه هو دندون در اوردی خیلی  خوشحال شدم نیش زده بود ولی من دقت نکرده بودم قوربون دندونت عزیزم رفتمو زودی به بابای گفتم اونم مثل  من خوشحال شد حالا هی مامانو گاز بگیر باشه چقدرم تیزه هه هه هه     ...
23 مرداد 1390

سماخانوم

ســـــــــــــــلام دخمل مامان فدات بشم عسلم مامان فقط اومده از شیطونیات بنویسه گلم از عکس خبری نیست سما خانوم ما : بقدری فوضول شده که خدا میدونه وقتی میزارمت زمین از همه جا سر در میاری دستتو میزاری زیرسینتو میری جلو تندتند عاشق کنترل تلوزیون شدی هرجا باشی خودتو میرسونی که بکنی تو دهنت وموقعی که سفره بهن میشه وایییییییی سماخانومه شکمو مگه میزاره مامان غذا بخوره میخوای ازهمه غذاها بخوری منم که کم طاقت میزارم دهنت شما اگه خوشت بیاد هی میگی هو هو هو که یعنی دوباره بهت بدم اگه خوشت نیاد اون قیافه خوشگلتو طوری جمع میکنی که میخوام بخورمــــــــت الهی من فدات بشم عسلم . خب سمای مامان موز میخوره ،بیسکویت مادر میخوره، سیب میخوره ...
16 مرداد 1390

شکموووو

یادم رفت بگم مامانی که یک ماه غذا میخوری جیگرم دخملم وقتی پنج ماه پر کردی رفتی تو شش ماه دکترت برات برنامه غذای داد فرنی لعاب برنج وسرلاک گندمی  از یه قاشق شروع کردی تا به یه کاسه رسیده مامانم برات سرلاک خوری خرید که راحت بخوری بزرگ بشی نفسم نوش جان ...
4 مرداد 1390